• امروز : شنبه - ۱ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 20 April - 2024
27
روایت استاد تقی زاده از چرایی حفاظت و مرمت آثار تاریخی فرهنگی

احیاء بناهای تاریخی، وحدت ملی را تقویت می کند

  • کد خبر : 733
  • 26 دی 1399 - 10:35
احیاء بناهای تاریخی، وحدت ملی را تقویت می کند
استاد اكبر تقى زاده اصل از جمله چهره های شناخته شده حوزه مرمت و احیاء بناهای تاریخی و فرهنگی است. تجارب ارزنده این استاد حوزه میراث فرهنگی بویژه در پروژه ملی پردیسان ما را بر آن داشت تا گفت و گویی صمیمی با او داشته باشیم که معتقد است توجه به بناهای تاریخی، تقویت وحدت ملی ایرانیان را در پی دارد.

گزارش پایگاه اطلاع رسانی صابتا، با توجه به تعداد بالا و پراکندگی آثار تاریخی و فرهنگی در سراسر کشور، دولت به تنهایی قادر به حفاظت یا مرمت و احیاء آنها نیست. از این رو باید به سمت جذب مشارکت و سرمایه گذاری بخش خصوصی ذی صلاح و توانمند حرکت کرد.  تقی زاده که خود سال ها در این حوزه حضوری فعال داشته است می گوید « مشارکت با بخش خصوصی یک انتخاب نیست بلکه چاره ای جز این نداریم.» او معتقد است اگر ارزش بناهای تاریخی به خوبی شناسانده شود، دیگر کسی حاضر به تخریب یا فروش این بناها نخواهد بود بلکه تمام تلاش خود را مطوف به احیاء و بهره برداری درست از بنا خواهد کرد. انچه در ادامه می آید مشروح گفت و گوی ما با ایشان است.

 

ضرورت مشارکت بخش خصوصی در مرمت و احیاء بناهای تاریخی چیست؟ چرا باید پای سرمایه گذاران بخش خصوصی به این حوزه باز شود؟

سوال کلیدی تر این است که چرا باید بنای تاریخی را حفظ کرد؟ چرا این بناها باید هم مرمت شده و هم احیا شود؟ آیا ضرورتی دارد یا آنگونه که برخی می گویند عمر این بناها به پایان رسیده و باید تخریب شود و جای آنها ساختمان های جدید احداث شود؟ اگر این ضرورت پاسخ داده شود، ذیل آن خیلی از مسائل حل می شود. بنابراین حفاظت، مرمت، احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی در لایه ها و سطوح مختلفی قابل بررسی است. یکی از مهمترین و بنیادی ترین سطوحی که کشورها در سیاست های خود دنبال می کنند، ایجاد وحدت ملی است. این وحدت ملی با کمترین هزینه می تواند از طریق احیاء بناهای تاریخی شکل بگیرد.

چه رابطه ای بین وحدت ملی و احیا بناهای تاریخی وجود دارد؟

شما خانه هایی که در دوره های تاریخی مختلف در شهرهای مختلف کشور مثل بوشهر یا سنندج یا اصفهان یا هر نقطه دیگر از کشور احداث شده اند را با یکدیگر مقاسه کنید. براحتی به این جمع بندی می رسید که آبشخور فرهنگی این خانه ها با وجود آنکه در جغرافیا و اقلیم های مختلف هستند، شباهت‌های عجیبی با هم دارند. ممکن است در تزئینات وابسته به معماری با هم تفاوت داشته باشند که به همان حوزه فرهنگی بومی برمی‌گردد اما همه آنها عناصر مشترکی دارند. این شباهت ها در همه بناهای تاریخی ایران دیده می شود. آیا این ها نشان از تاریخ مشترک، باورهای مشترک و فرهنگ مشترک ندارد؟ بیایید از یک زاویه دیگر هم نگاه کنیم. فرض کنید من که یک آذری هستم که از بنای حافظیه شیراز بازدید می کنم. وقتی در این مکان حضور دارم یادم می رود که متعلق به کجا هستم. در عین حال می بینم یک کرد، یک بوشهری، یک شمالی و … هم همین حس و حال را در این بنا دارند. این حس و حال در سایر بناهای تاریخی در شهرهای دیگر نیز وجود دارد که نشان از وجود یک تاریخ و فرهنگ مشترک است. حکومت ها برای ایجاد این حس و حال و این وحدت و وفاق ملی، هزینه های زیاد و اقدامات زیادی انجام می دهند در حالی که می توانیم بدون هزینه، این مهم را از طریق بناهای تاریخی ایجاد کنیم.

پدیده‌های کمی را در جامعه ایران می‌توانید پیدا کنید که کل جامعه با آن همسو باشد
اما این موضوع در حوزه حفاظت، مرمت، احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی وجود دارد

یعنی فقط بناهای تاریخی چنین کارکردی دارند؟

پدیده‌های کمی را در جامعه ایران می‌توانید پیدا کنید که کل جامعه با آن همسو باشد اما این موضوع در حوزه حفاظت، مرمت، احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی وجود دارد. به طور مثال اگر بنای تاریخی دیوانخانه شیراز مرمت و احیا شود، نه فقط شیرازی ها، بلکه هر ایرانی دیگری از این موضوع خرسند می شود. آیا این به معنای وفاق اجتماعی نیست. مگر نه این است که حکومت ها برای ایجاد وفاق اجتماعی متحمل هزینه های زیادی می شوند. پس اگر مرمت واحیاء بناهای تاریخی اتفاق بیفتد، نه تنها وفاق ملی ایجاد می شود بلکه پیامدهای جانبی زیادی را با خود به ارمغان می آورد.

چه پیامدهای جانبی؟

اشتغالزایی. ببینید از زاویه ای دیگر من یقین دارم هیچ حوزه‌ای مانند امر مرمت و احیا وجود ندارد که بتوان با کمترین هزینه بیشترین اشتغالزایی را ایجاد کرد. چرا؟ چون مصالح به کار گرفته در این حوزه مثل خشت و آجر و بند و … همگی ارزان هستند. در بناهای تاریخی از مصالح گران مثل بتن یا فولاد و … استفاده نمی شود. زمانی که در پروژه پردیسان کار می کردم، این موضوع را با کار کارشناسی ثابت کردیم و نتایج آن را به سازمان برنامه منتقل کردیم که خودشان هم باورشان نمی شد. همین موضوع باعث شد که همیشه تامین مالی پروژه ها را به ویژه در مناطق کم برخوردار انجام می دادند. این تجربه در ابرکوه آنقدر مشهود بود که فرماندار منطقه نیز بدان اذعان داشت. نمی دانم در صنعت و کشاورزی چقدر باید هزینه شود تا یک شغل ایجاد شود اما با اطمینان کامل می گویم اشتغالزایی از طریق مرمت و احیا بناهای تاریخی کمترین هزینه را دارد.

مردم ترجیح می دهند در فضایی که هویت بومی و اصیل دارد، حضور داشته باشند

از هر زاویه ای نگاه کنید بناهای تاریخی برای کشور ما نعمت هستند

بنابراین اگر پذیرفتیم بنای تاریخی برای کشور ثروت است باید از آنها حفاظت و احیا کنیم

چطور می توانیم در بناهای تاریخی، به جای تخریب زندگی را جاری کنیم؟

زمانی که در پروژه پردیسان کار می‌کردیم گروهی از سوئس آمدند که بخشی از پروژه را به صورت مشترک اجرا کنیم. در طول اجرای پروژه یکی از اعضا این گروه که به نقاط مختلف دنیا سفر کرده بود می گفت تا پیش از این به هر نقطه ای که می رفتم ساختمان ها و حس و حال آنها شبیه هم بود اما در ایران و در بناهای تاریخی آن هر کجا که چشم باز می کنم فضایی متفاوت و جدید می بینم و این برایم لذت بخش است. بنابراین شاید یکی از دلایلی که این فضاها و بناها مورد اقبال قرار می گیرد به این مهم برمی گردد که مردم ترجیح می دهند در فضایی که هویت بومی و اصیل دارد، حضور داشته باشند که البته با اصول درست و علمی مرمت و احیا شده است. فرض کنید شخصی یک بنای تاریخی در منطقه گرانقیمت تهران دارد و تصمیم می گیرد آن را به یک مجتمع تجاری تبدیل کند. این کار نیازمند سرمایه گذاری و هزینه زیادی است که ممکن است بعد از مدتی به دلیل نداشتن صرفه اقتصادی تخریب شود یا کاربری آن تغییر کند. اما اگر این بنای تاریخی را مرمت و احیا کند، اولا نیاز به سرمایه گذاری بسیار بالا ندارد و دوما بعد از مرمت و احیا، خودش و نسل های آینده او نیز می توانند از آن بهره برداری کنند. در واقع بناهای تاریخی گنجی پایان ناپذیر هستند. البته این مرمت و احیا باید علمی و اصولی باشد تا شاهد بهره برداری مستمر و پایدار از بنای تاریخی باشیم.

پس چرا شاهد تخریب بناهای تاریخی هستیم؟

چون ارزش این بناها را نمی شناسیم. کسی به ما نگفته که این آثار چه گنجی است. آیا دیده اید که یک فرد عاقل پدیده های زیبا را نابود کند؟ بناهای تاریخی زیباست و جزء ثروت های کشور است و نباید از بین برود. الان یکی از ثروت های کشور چاه های نفت است اما آیا کسی چاه های نفت را از بین می برد یا نیروی انسانی ماهر یکی دیگر از ثروت های کشور است آیا کسی این ثروت را از بین می برد؟ بناهای تاریخی هم یکی از ثروت های کشور است. از هر زاویه ای نگاه کنید بناهای تاریخی برای کشور ما نعمت هستند. بنابراین اگر پذیرفتیم بنای تاریخی برای کشور ثروت است باید از آنها حفاظت و احیا کنیم.

اگر ارزش بناهای تاریخی به خوبی معرفی شود، به جای تخریب یا فروش، مرمت و احیا می شوند

هر نوع حفاظتی قابل قبول است؟ برخی بناها با وجود حفاظت اما احیاء نشده اند؟

حفاظت انواع مختلفی دارد اما بالاترین سطح آن زمانی است که بنای تاریخی احیاء شده و به بهره برداری برسد. زمانی که در کاشان، خانه عامری ها را در پروژه پردیسان مرمت می کردیم، بسیاری از خانه ها در حال تخریب بود اما امروز وضعیت به گونه ای دیگر است. امروز بیش از۱۵۰ خانه تاریخی توسط بخش خصوصی در کاشان در حال مرمت و احیاء است. چرا؟ چون یک پدیده به خوبی معرفی شد و مردم با ظرفیت های این پدیده آشنا شدند. در بررسی پروژه پردیسان به این نتیجه رسیدیم در هر نقطه ای این پروژه اجرا شده بود، میزان تخریب بناهای تاریخی طبق آمار کاهش یافته بود. بنابراین اگر ارزش بناهای تاریخی به خوبی معرفی شود، به جای تخریب یا فروش، مرمت و احیا می شوند. در پروژه پردیسان تلاش کردیم در دورتادور کشور و در اولین شهرهای بزرگ نزدیک مرزها، پروژه های شاخص مرمت و احیا بناهای تاریخی را با هدف تبدیل کردن آنها به مرکز اطلاع رسانی گردشگری اجرا کنیم که راهنمای گردشگران باشد. این پروژه در تعدادی از شهرها اجرا شد با این حال اگر با همان رویه پیش می رفتیم شاید امروز به جای ۳۰ پروژه ۱۶۰ پروژه مرمت و احیا شده بود.

مشارکت با بخش خصوصی یک انتخاب نیست بلکه چاره ای جز این نداریم

بخش خصوصی در این فرایند چه جایگاهی دارد؟

تعداد بناهای تاریخی کشور زیاد است و باید بپذیریم دولت نه توان مدیریت همه آنها را دارد نه توان اقتصادی و نه نیروی لازم را برای مرمت و احیا این بناها را. از طرفی درکشور ده ها هزار فارغ التحصیل معماری و مرمت وجود دارد که بیکار هستند. بنابراین باید از این ظرفیت به وجود آمده در بخش خصوصی بهره بگیریم. در واقع مشارکت با بخش خصوصی یک انتخاب نیست بلکه چاره ای جز این نداریم. اتفاقا تاسیس صندوق احیاء در همین راستا انجام گرفت. وظیفه عمده صندوق این است که بناها را شناسایی کرده و در کنار آن بانک اطلاعاتی از نیروهایی که توان مرمت و احیا دارند را بعلاوه اشخاصی که بنای تاریخی آنها نیاز به مرمت دارد شناسایی کند و نسبت به مرمت و احیا آنها کمک کند. همه بخش های حکومتی و بویژه صندوق احیاء باید به این سمت حرکت کنند که بخش خصوصی وارد حوزه مرمت واحیا و بهره برداری از بناهای تاریخی شود.البته ذکر این نکته مهم است که با توجه به نوساناتی که در کشور وجود دارد، بعد از واگذاری ها باید از سرمایه گذار حمایت شود. در گزینش سرمایه گذار نیز باید اشخاص حقیقی و حقوقی واجد صلاحیت انتخاب شوند که توانمندی فنی و اقتصادی بالایی دارند وقادر هستند بهره برداری خوبی از بنا هم داشته باشند و این سه شاخص باید در کنار هم دیده شود.

لینک کوتاه : https://saabta.ir/?p=733

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.