پایگاه اطلاعرسانی صابتا-در این نشست که با حضور پیشکسوتان و علاقهمندان این حوزه برگزار شد، زهره بزرگمهری، شعله بلوچ، سیدمحمد بهشتی، اکبر تقیزاده، شهابالدین ارفعی، اسکندر مختاری، غلامحسین معماریان، هادی میرزایی و علیرضا قلیزاده پیربازاری به سخنرانی پرداختند.
علیاکبر تقیزاده دیگر سخنران این نشست بود. تقىزاده اصل ازجمله چهرههای شناختهشده در حوزه مرمت و احیای بناهای تاریخی و فرهنگی است.
او در این نشست، با اشاره به اهمیت احیا و نگهداری بناهای تاریخی، گفت: «احیا فرآیندی است به منظور ارتقای سطح حفاظت، تضمین بنا و اعطا و تثبیت کاربری مناسب در راستای بهرهبرداری بنا به کار میرود.»
او درباره اهمیت پروژههای احیا در کشور، توضیح داد: «با توجه به تعداد بالا و پراکندگی آثار تاریخی و فرهنگی در سراسر کشور، دولت بهتنهایی قادر به حفاظت یا مرمت و احیای آنها نیست. بنابراین کاهش نقش دولت و افزایش نقش مردم و سرمایهگذاران خصوصی از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین راستا، باید گفت مهمترین تأثیر پروژههای احیا که در سالهای اخیر انجام شده، حرکت نیروی انسانی و الگوسازی بوده است.»
تقیزاده با اشاره به اینکه حفاظت، مرمت، احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی در لایهها و سطوح مختلفی قابلبررسی است، گفت: «یکی از مهمترین سطوحی که کشورها در سیاستهای خود دنبال میکنند، ایجاد وحدت ملی است. این وحدت ملی با کمترین هزینه میتواند از طریق احیای بناهای تاریخی شکل بگیرد.»
بناهای تاریخی سرشار از افسانههایی هستند که باید آنها را بشناسیم
هادی میرزایی، مدیرعامل صندوق توسعه و احیا، سخنران دیگر این نشست درمورد صندوق و تعهد آن به احیا، توضیح داد: «ما گذشته را میشناسیم تا آینده را پایدارتر کنیم. آنچه در جامعه ما اتفاق افتاده این است که ما از گذشته به سمت آینده حرکت کردیم اما در حال حاضر مسیری را که در قالب توسعه طی میکنیم نه از گذشته نشانی دارد و نه بهسمت آیندهای پایدار میرود . بریدن از گذشته و رفتن بهسوی آیندهای نامعلوم، وضعیت معاصر توسعه ماست. تمام جوامع مدرنی که میشناسیم برای تحقق آیندهای مطمئن، گذشته خود را متحول کردهاند. آنها جوامعی هستند که مبتنی بر کارکرد سنت حرکت کردند و بر این مبنا توسعه یافتهاند.
بحث اصلی احیا، چگونگی مدیریت سرزمینی است. ما چیزی که اسم آن شهر ایرانی است، آن را بافت تاریخی نامیدهایم و بعد بدان نرسیدیم آن را بافت فرسوده نامیدیم و آنجایی که رشد شهری اتفاق میافتد آن را نوسازی مینامیم و نوسازی را نیز کمکیفیت و فرسوده میسازیم یعنی دائماً از اشتباهی به اشتباه دیگر میغلتیم و درس نمیگیریم. بناهای تاریخی سرشار از افسانههایی هستند که باید آنها را بشناسیم. صندوق همواره در تلاش است که اصالت، سلامت و هویت آنها را تضمین کند و در حفظ آنها بکوشد.»
اسکندر مختاری، پیشکسوت مرمت و عضو هیئتعلمی دانشکده مرمت بناها و بافتهای تاریخی از لزوم و اهمیت مدیریت، همچنین از چالشهای حوزه مرمت صحبت کرد.
او در این مورد توضیح داد: «فرآیند مدیریت اتفاقی است که نمیتوان در مرمت به آن بیتوجه بود. بحث دیگر رویکرد در شیوههای مرمتی است که تفاوتهای بسیاری در آنها وجود دارد. آیا ما تاکنون شیوهشناسی کردهایم؟ اینکه از کجا آمدهاند، به کجا متصل هستند و چقدر آنها را قبول داریم. از طرفی، چالش دیگری که امروز با آن روبهرو هستیم، ورود بناهای معاصر به حوزه مرمت است. شاید اگر بحث فقط مربوط به بنایی مثل برج طغرل بود، شیوه مرمت مشخض بود اما امروزه با بناهای معاصر نیز روبهرو هستیم.»
مختاری با اشاره به اهمیت مهارت در مرمت، گفت: «در ۴۷ سال گذشته که در این حوزه فعالیت داشتم، شاهد این بودم که بهتدریج از مهارت جدا شدیم. بهنحوی که کمتر پروژهای را میبینیم که یک معمار سنتی، کارگاهی و کارکشته در کنار مهندس تحصیلکرده حضور داشته باشد.»
معماران سنتی باید در کنار متخصصین دانشگاهی بیاموزند و آموزش دهند
زهره بزرگمهری، یکی از پیشکسوتان حوزه فرهنگ و معماری و استاد پیشکسوت مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی که پیام ویدیویی خود را برای این نشست ارسال کرده بود نیز بر لزوم مهارت در مرمت تأکید کرد و گفت: «ارتباط و زبان مشترک بین متخصص آکادمیک و معمار سنتی اهمیت بسیاری دارد. در اکثر اوقات بار سنگین امور برعهده معمار است و هماهنگی بین او و متخصص دانشگاهی برقرار نیست. بهخصوص اینکه وقتی نتوانند در تعامل با متخصصین دانشگاهی به رویکرد مناسب برسند، یا زود خسته شده یا از کار کنار گذاشته میشوند. معماران سنتی باید در کنار متخصصین دانشگاهی بیاموزند و آموزش دهند.»
شهابالدین ارفعی، از دیگر سخنرانان این نشست بود که حاضرین، سخنان او را از طریق فیلم ضبطشده شنیدند.
شهابالدین ارفعی، از جمله معمارانی است که عضویت در انجمن مفاخر معماری ایران، موسسه فرهنگی ایکوموس ایران، بازرس گروه معماری جامعه مهندسان مشاور ایران و … را در کارنامه کاری خود دارد.
او در این نشست، با تأکید بر لزوم حفظ تعامل اجتماعی در طراحی و مرمت شهری ، توضیح داد: «گاهی بنایی در یک شهر برای مرمت و بهرهبرداری معرفی میشود که فرد مسئول بهرهبرداری از آن بنا، زمین یا آن فضا را بهشکل زمین خالی میبیند که به خود اجازه میدهد بدون توجه به طرح توسعه شهرسازی و ضرورت تعامل اجتماعی در این مناطق، هر کاربری و تصمیمی که میخواهد برای این فضاها بگیرد. مثلا در بسیاری از شهرستانها، در محدودههایی از خیابان مراسم آیینی، اجتماعی، عروسی و… انجام میشده که امروز شاهد آن هستیم که به پیادهرو یا بلوار تبدیل شده است، بدون اینکه مراودات و تعامل شهروندان و پیشینه آن فضا در نظر گرفته شود.»
شعله بلوچ، معمار و مرمتگر پیشکسوت، در این نشست از مرمت و احیای فضاهای تعاملی در شهرها مانند قهوهخانه، عکسخانه و… گفت. او درباره ماهیت این بناها، توضیح داد: «معماری فضاهایی که کاربری اجتماعی داشته، با توجه به معماری هر شهر و فرهنگ حاکم بر آن منطقه بوده است. همچنین کاربریهای مشابه در معماری مکانهایی مانند قهوهخانهها، بهدلیل مصادیق همانندی است در ماهیت آن بنا به چشم میخورد. بهعلاوه در شهرها بناهایی مانند عکسخانهها نیز بهعنوان اولین نمونه موزههای تخصصی کشور بوده که متأسفانه تلاشی برای حفظ و احیای آنها نشده است.»
معماری هر منطقهای آرایههای بخصوصی دارد
غلامحسین معماریان، معمار، محقق و مورخ معماری، از دیگر پیشکسوتان حاضر در این نشست بود که پیام ایشان از طریق ویدیوی ضبطشده برای مخاطبان پخش شد.
او در این پیام، با بیان اینکه ایران، دستاوردهای فرهنگی و هنری بسیاری برای عرضه دارد، گفت: «گویشهای مختلف زبان فارسی، در بسیاری از مناطق بهدلیل ناشناختهماندن و ناتوانی در صیانت آن، بهراحتی با ورود بیگانگان و اقوام غریبه با آن زبان از بین رفت. در معماری هم این اتفاق افتاده است. متأسفانه هم شناخت ما از معماریمان در کشور محدود است هم در حفاظت آنها آگاهی نداریم.»
او با اشاره به ماهیت معماری در هر منطقه، گفت: «در بسیاری از روستاها و شهرها میبینیم که معماری خاصی متناسب با فرهنگ آن منطقه وجود دارد، در واقع انگار معماری در آن محل متولد شده، رشد کرده و رواج یافته است. درواقع معماری هر منطقه، مانند دستگاههای موسیقی، مشخصات و آرایههای بخصوصی دارد. بنابراین شناخت معماری بومی بسیار کار دشواری است. متأسفانه بهدلیل ناشناختهبودن و عدم حفاظت مناسب، آسیبهای جدی به این بناها وارد شده و از بین رفته است.»
به گفته معماری شناخت ماهیت معماری در مناطق مختلف و حفاظت از آنها، دو مقوله مهمی است که باید در اولویت تمام کسانی باشد که در حوزه مرمت و حفاظت فعال هستند.
سیدمحمد بهشتی، رئیس گروه تخصصی معماری و شهرسازی فرهنگستان هنر، و عضو هیئتاجرایی کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم)، در ویدیوی ضبطشدهای پیام خود را برای این نشست قرائت کرد.
او درباره وضعیت مرمت و احیا در دورههای مختلف گفت: «در هر دوره ای فعالیتهایی که صورت میگیرد مزیتها و مشکلاتی دارد. مثلاً در دورهای مرمت فقط به دست سازمان میراث فرهنگی انجام میشد. در آن زمان منابع محدود بود اما به کیفیت کار اطمینان داشتیم. در آن دوره کیفیت مرمت جزو مزیتها محسوب میشد اما کمبود منابع، باعث میشد شاهد تخریبهایی نیز باشیم. یا مثلاً امروزه شاهد تعدد کارگاههای مرمت هستیم که متأسفانه در برخی موارد کیفیت لحاظ نمیشود. شاید از مهمترین چالشها این است که رشته مرمت ناشناخته است و بهصورت حرفهای به آن نگاه نمیکنند. هرچند قدمهای خوبی در این حوزه برداشته شده اما هنوز تا شرایط ایدهآل بسیار فاصله داریم.»
علیرضا قلینژاد، عضو هیات علمی و معاون فناوری و کاربردی سازی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، و عضو هیئتاجرایی کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم)، آخرین سخنران این مراسم، درباره اهمیت مهارت در این حوزه توضیح داد و گفت: «مدتهاست آموزش منسجم نداریم و نمیتوانیم بهصورت نظاممند از اساتید و پیشکسوتان این حوزه استفاده کنیم. شاید بتوان گفت که حتی فرصت مغتنم ما رو به پایان است. چرا حوزه مرمت، مانند مهندسان معمار سازماننظامیافته مشخصی مثل نظام مهندسی ندارد؟»
او با تأکید بر اینکه در حوزه مرمت باید بسیار دقیق حرکت کرد، گفت: «میراث فرهنگی باید هر چند قدم یک بار بایستد و به پشتسر خود نگاه کند که مبادا اشتباهی انجام شود. چراکه اشتباه در مسیر مرمت و احیا، اکثر اوقات غیرقابلجبران خواهد بود.»