در روزهای هفته میراثفرهنگی هستیم و برای ارج نهادن به میراث فرهنگی به سراغ یکی از صاحب نظران این حوزه رفتم، «عادل فرهنگی» یکی از متخصصان میراث فرهنگی که عضو شورای فنی اقتصادی صندوق توسعه و احیاست. فارغ از تمام دغدغههای کاری، نشستیم به گپ و گفت در خصوص میراث فرهنگی، خود میراث فرهنگی را گذاشتیم روی میز گفتمان و شروع به گپ زدن کردیم. مسائل و دغدغههای موجود در حوزه میراث فرهنگی را که مدام در حال تکرار شدن بودند، مرور کردیم. برای آغاز این گفتوگو خواستم با سوالی غم انگیز شروع کنم؛ «مهمترین دردی که میراث فرهنگی کشورمان دارد، چیست؟»
استاد نگاهی پر ابهام به عمارت مسعودیه که در آن قدم میزدیم، میاندازد و آرام میگوید: میراث فرهنگی که دردی ندارد! اآدمهایی که علاقمند به میراث فرهنگی هستند درد دارند. این آدمها میخواهند که این آثار حفظ شوند و نمیخواهند میراث فرهنگی از بین برود. اصولا خاصیت بشر این است؛ چیزی را معمولا سعی میکند دیرتر از بین برود که میفهمد و در دایره جهان بینی او قرار دارد.
مثلا فردی که به امامزادهای علاقمند است تلاش میکند این امام زاده از بین نرود و فردی که به ایدهای متکی باشد مایل است آن ایده از بین نرود. آن فردی که در محیط زیست فعالیت میکند چه؟ خب دوست دارد طبیعت و محیط زیست بماند و حفظ شود و آنکه درگیر میراث فرهنگی است هم میخواهد آثار گذشتگان از بین نرود و باقی بماند. البته در مجموع میراث فرهنگی از نظر حجمی (کمی) نسبت به دیگر مسائل مانند محیط زیست بسیار کمتر است.
وی ضمن ابراز تاسف از نابودی بخش زیادی از میراث فرهنگی در سالیان گذشته، میگوید: از بین رفتن میراث فرهنگی در سالهای گذشته منجر به دغدغهمندی علاقمندان میراث شده تا آنچه باقی مانده حفظ شود و از بین نرود، این اولین دغدغه است و دومین دغدغهای هم که وجود دارد مربوط به نحوه حفاظت و دخالت در این میراث فرهنگی است و این جاست که مسئله کیفیت مطرح میشود.
پیشکسوت حوزه معماری با این پرسش ادامه میدهد که «میراث فرهنگی چه کیفیاتی دارد؟» و میگوید: اول یادبود از گذشته است و دوم آنکه جنبه گذشته و سندیت آن مطرح میشود، سوم جنبه هنری ان مطرح است و چهارم بازتاب رفتارهای اجتماعی، فردی و گروهی ماست که در درون آنها و به مرور زمان و با عمیق شدن در آنها میشود و میتوان این جریانهای اجتماعی، فردی و گروهی را از آنها استخراج کرد.
بعد از همه فناوریهایی که در آنها وجود دارد اهمیت پیدا میکند فناوریهایی است که حتی در زمانه ما هم میزان پاسخگویی آنها نسبت به فناوری های کنونی شگرف است مثلا شما اکنون اگر برق را نداشته باشید دستگاهها دیگر از کار میافتد اما در یک خانه قدیمی مانند یزد و کاشان تمهیداتی اندیشیده شده که آب و هوا را به نوعی جریان دادند که در نقاطی از گرمترین ساعات هم میتوانید به حیات خود ادامه دهید البته نه این که خود را به آن وابسته کنید و از فناوریهای جدید استفاده نکنید به معنای این که این موارد نشان میدهد که انسانها فکر کردهاند که بتواند شرایط محیطی شما را بهتر کند.
وی با بیان این که جنبه دیگر میراث فرهنگی بحث هویتی آن است، میگوید: چرا میراث جهانی وجود دارد و میخواهند آثاری از کشورشان را در فهرست آثار جهانی ثبت کنند؟ چون هویت و دیرپایی آنها را نشان میدهد و کوشش ها و تلاش های آنها را در مقیاس جهانی به تصویر میکشد. پس جنبه هویتی با دیدگاههای مختلفی مانند میراث ناملموس و ملموس و منقول و نامنقول باشد لذا ساعت ها طول میکشد اگر بخواهیم جنبههای مختلف میراث فرهنگی را بررسی کنیم…
وی تاکید میکند که وقتی تخریبی اتفاق میافتد و اثری از بین میرود و برای میراثی واقعهای رخ میدهد جنبههای مختلف آن اتفاق میافتد و همه این جوانب را تحت تاثیر قرار میدهد و با توجه به این که آثار باقی مانده ما در حوزه میراث فرهنگی نسبت به حوزههای دیگر اندک است این نشان میدهد که چقدر ما نسبت به این مسائل بیعنایت هستیم لذا بخشی از نگرانی علاقمندان و دغدغهمندان میراث فرهنگی هم این است که چرا نمیتوانیم توجه عمومی و مسئولان را به اندازه کافی داشته باشیم.
وی با اشاره به این که یکی از شاخصهای میزان توسعه و تعمیق و گسترش توسعه در یک کشور را بتوانیم در نسبت به توجه آن جامعه به میراث فرهنگی ارزیابی کنیم، میگوید: افزون بر این که میتوانیم در خود موضوع میراث فرهنگی عمیق شویم میتوانیم اثرات آن را هم توضیح دهیم و بفهمیم.
اینطور پرسیدم که «خب اگر میزان میراث فرهنگی اندک است در مقابل جامعه ما پس کجای کار میلنگد که همیشه نمیتوانیم و توان مالی دولتها از گذشته کفاف حفاظت و ترمیم از میراث فرهنگی را نمیداده است؟»
استاد لبخند میزند و میگوید: ببینید! من در یک گردهمایی که ۵ سال در کشور ژاپن ادامه داشت شرکت میکردم به اضافه این که ۹ کشور کارشناسان خود را در این اجلاس آورده بودند موضوع هم میراث آسیا بود آن زمان وقتی بحث تخصیص بودجه مطرح شد ژاپنیها گفتند ما هم همان یک درصد بودجه کشورمان را به میراث فرهنگی اختصاص میدهیم و آن موضوع یک درصد ردیف بودجه در اختیار میراث فرهنگی بود.
الان من اطلاع درستی ندارم این بودجه در کشورمان چقدر است اما بعید هم میدانم که امروزه یک دهم درصد از بودجه کشور هم به میراث فرهنگی اختصاص یابد البته در آن زمانها ما در تامین اعتبار با تخصیص اعتبار یک تفاوتهایی داشتیم الان که فکر میکنم اصلا تامین نمیشود.
به نظر شما ایران نسبت به ژاپن غنیتر نیست و تعدد آثارش بیشتر نیست؟ نه ژاپن هم زیاد است افزون بر این که ژاپنیها مانند ما نیستند که حکومت مالک تمام میراث فرهنگی باشد بلکه نظام اجتماعی و ساختار سیاسی در دست دولت نیست بلکه همه صاحب آن هستند به طور مثال در کیوتو که با امریکا میشود دولت آمریکا همه شهرها را در این کشور میکوبد تنها جایی که نمیکوبد کیوتو است و نظامات سیاستی در توکیو آمده بودند لذا کیوتو یک شهر عادی شده بود و حتی نظامیها به آنجا نرفته نبودند و نهایتا نیز این شهر از جنگ جان سالم برد. اما نکته اینجاست!
وی اضافه میکند: به من گفته بودند در جنگ ۲۶۰۰ خانه قدیمی وجود دارد و در سال ۲۰۰۲ که انجا رفتیم به ما گفتند ۲۲۰۰ خانه باقی مانده است و در طول این ۶۰ سال فقط ۴۰۰ خانه تخریب شده است یعنی درصد بسیار کمی است. همین شد که پرسیدم ساز و کار این حفاظت چیست؟ آنها گفتند خود مردم! حتی این خانه ها ثبت هم نشدهاند و این خود مردم هستند فقط ما با مردم گفتمان داریم و انها محافطت میکنند.
وی با بیان این که نباید غافل شویم که در ژاپن خانه سرمایه نیست، میگوید: در ایران ماشین و خانه و ملک سرمایه است و اگر شما به احتمال زیاد خانه را هم سرمایه کنید فرقی نمیکند در ژاپن هم همین خواهد شد و او هم رحم نخواهد کرد این به این معنا نیست که انها مردمی متفاوت نیستند بلکه شرایط اقتصادی ایجاب میکند که به خانه نگاه سرمایه ای نداشته باشند.
استاد من سوال دارم، این که میراث فرهنگی و توجیه اقتصادی چه رابطهای باهم داشته باشند؟ ایراد واردی که ناشی از تصمیمات سیاسی کلان است میتوانیم اینگونه متصور شویم که بهای میراث فرهنگی را زمانی ببینیم که فقط بتواند از پس هزینههای خودش بربیاید اما این که یک بنا توجیه اقتصادی داشته باشد یکی از ارزشهای آن به شمار میرود در حالی که از نظر اسنادی، هویتی، تاریخ و هنرو فناوریهای گذشته و … مهم است.
زمانی که استاد میخواست در مورد رابطه میراث فرهنگی و توجیه اقتصادی صحبت کند، با خودم فکر کردم رویکرد صندوق احیا نسبت به حفاظت از میراث فرهنگی هم صرفا توجه به ابعاد اقتصادی نیست بلکه براساس رویکرد فعالیت صندوق توسعه و احیا، مرمت و حفاظت در چارچوب ضوابط میراث فرهنگی و با رویکرد باز زنده سازی بناها و باز گرداندن حیات اجتماعی از آنها بهره برداری میکند.
در مرور این مسئله بودم که استاد میگوید: زمانی که بقای یک میراث فرهنگی را صرفا توجیه اقتصادی بدانیم یعنی ما از نظر بنیه مالی ضعیف شدهایم یا میزان بودجه ما برای این میراث کاهش یافته است. پس این نگاه از این مسئله نشات گرفته است که باید رویکرد حفاظت مردمی را در این مسئله داشته باشیم لذا دولت وظیفه دارد بستر مناسب برای گفتوگو در مورد میراث فرهنگی را به وجود بیاورد و این که بتوانیم با مردم گفتوگو کنیم از آن میآموزیم و از نظر کارشناسی و تخصصی استفاده میکنیم و بعد از این گفتوگوها باید این افراد به محلات بروند و با مردم مستقیما صحبت کنند، این اقدامات هزینه زیادی ندارد و در شهر مدارس و زنان خانهدار را درگیر این مسئله کنند این که بخواهیم نسل بعد از برای حفاظت از میراث فرهنگی آماده کنیم هنوز شروع نکردیم و این مسئله میتواند درصدی از بچهها را آموزش دهیم از این بچه ها کارشناس و مسئول و وزیر میشوند.
«عادل فرهنگی» اینگونه خاتمه میدهد: معماری در دانشکده تهران خواندم و ۲۰ ابان ۱۲۵۴ هستم و لیسانس و فوق لیسانس باهم بود و معماری ایرانی و در سازمان میراث فرهنگی امدم و در سال ۱۳۸۷ از اداره میراث فرهنگی بازنشسته شدم.
انتهای پیام