به گزارش صابتا، اولین جلسه از سلسله نشستهای ققنوس ایران فرهنگی، ویژه نقد و بررسی طرح مرمت و بهرهبرداری خانه آبشنگ اصفهان، امروز دوشنبه ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در عمارت مسعودیه برگزار شد.
در این جلسه قانعی بهرهبردار خانه آبشنگ گفت: این خانه بخشی از یک هسته اولیه و اصلی محله جلفای اصفهان بوده است. این خانه بخشی از عمارت بزرگی بوده که متعلق به اولو خان ارمنی بوده است. تالار این خانه چنان زیبا بوده که در زمان تخریب، بخشی از کتیبههای آن را به کلیسای وانک اهدا کردهاند. برخی افسانهها نیز میگویند این خانه متعلق به سوگلی شاه عباس بوده است.
قانعی گفت: ابوتراب بیگ از سوی شاه عباس اول مامور شده بود تا جلفانشینان رانده شده از شهر خود را به شهر زیبای اصفهان که در آن زمان پایتخت بود برساند. هرچند که مهاجرت اجباری، دشواریهای سفر، گذشتن از مال و شهر و دیار برای مردم جلفا سخت و گران تمام شده بود، اما شاه عباس اول سعی کرد با دادن مکان زندگی و امکانات رفاهی و تکریم ارامنه، غم از دست دادن خانه و کاشانه را برای آنها جبران کند و از سر لطف، فرمانی خطاب به حاکم اصفهان صادر کرد و طی آن بخش جنوبی زایندهرود را برای خانهسازی این کوچندگان اختصاص داد.
او ادامه داد: محله جلفای امروزی همان جایی است که برای نخستین بار ارامنه جلفانشین ارمنستان در آن سکنی گزیدند و تلاش کردند نه تنها هویت منحصر به فرد فرهنگ و تاریخ خود را حفظ کنند. بلکه آن را به زیبایی هرچه تمامتر در معرض تماشا بگذارند. ارمنیان رانده از جلفا در شهر اصفهان جلفای باشکوهتری ساختند.
قانعی روایت تاریخی خود را این گونه تکمیل کرد: ارمنیان با عزمی راسخ دوباره شروع به ساخت وساز کردند از خانه گرفته تا کلیسا و تمام عناصر فرهنگی خود را به زیبایی هرچه تمامتر در این محله بنا کردند. در فاصلۀ سالهای ۱۶۰۵-۱۶۰۳٫م (۱۰۱۴-۱۰۱۲٫ه.ق)، جلفای نو اصفهان مهمترین مهاجرنشین ارمنی ایران به حساب میآمد. محلهای در جنوب شهر تاریخی اصفهان که بنای آن از زمان شاه عباس آغاز شده و در دوران سلطنت شاه عباس دوم بر وسعت آن افزوده گردیده است.
او افزود: بسیاری از خانهها، از جمله منازل زیبا و مجلل بزرگان جلفا خصوصا در ساحل زاینده رود و برخی کلیساها متروک شدند که برخی از کشاورزان ارمنی و اصفهانی این خانهها و کلیساها را به تدریج از داخل منهدم کردند و در آنها به کشاورزی پرداختند. از آن زمان تاکنون جلفا گرچه دستخوش تغییرات زیادی شده است اما هنوز هم بناهای به جا مانده در آن یادآور عظمت تاریخی این محله اصفهان است.
قانعی اضافه کرد: این محله، معماری جالبی دارد که تلفیقی است منطقی از ویژگیهای معماری ارمنستان که بدون شک تحت تأثیر شرایط محلی، موازین و شرایط فرهنگی معماری عصر صفوی نیز بوده، به عبارت دیگر معماری ارمنستان در اوج نبوغ معماری ایرانیان، یعنی مکتب صفوی در جلفا جلوه¬گر شد و در شهرسازی، بناهای مسکونی، بازارها کارگاهها و به ویژه کلیساهای زیبا خود را نمایان ساخت.
این فعال بناهای تاریخی تاکید کرد: معماری محله جلفا طرح بزرگی از فرهنگ شهری را به نمایش میگذارد، ایده شهری که در آن معماری، شهرنشینی و سیاست به کمال غیرقابل باوری دست یافته بودند و این ایده موجب توسعه شهر اصفهان و محله جلفا شده بود.
او همچنین گفت: خانهها و کلیساهای ساخته شده در محله جلفا توسط ارامنه، متاثر از معماری و فرهنگ ایرانی است هر چند در جزییات و تزیینات داخلی تاثیرات فرهنگی ارمنی مشهود است. نمای خارجی بناها از فرم و مصالح بومی تبعیت میکند اما در تزیینات داخلی تلفیق هنر ایرانی و ارمنی قابل توجه است.
این بهره بردار بنای تاریخی خاطر نشان کرد: خانههای تاریخی به عنوان میراث فرهنگی غیر منقول جایگاه ویژهای دارند، زیرا این خانهها ضمن جوابگویی به نیازهای جوی و اقلیمی در هر منطقه رابطه مستقیم با اصالتهای فرهنگی مذهبی و سنتی مردم دارند و همچنین اصول زیباشناسی خاصی در آنها نهفته است. او ادامه داد: از این رو ضرورت و اهمیت حفاظت از خانههای تاریخی بر کسی پوشیده نیست و حفاظت از آنها منفعتی اجتماعی دارد. بر همین اساس با توجه به شاخصههای غنی معماری خانه در این منطقه، بازشناسی الگوهای معماری در این حوزۀ جغرافیایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مقایسۀ تصاویر هوایی قانعی توضیح داد: چند دهه گذشته از منطقه، آشکار میکند که پارهای عوامل همچون توسعۀ زیرساختها و گسترش نواحی شهری شکل و بافت منطقه را تغییر دادهاند و بخشهای وسیعی از منطقۀ طی ۵۰ سال از وضعیت نسبتاً اصیل خود به وضعیت آسیب دیده و شکنندهای تبدیل شده است.
خانه آبشنگ و عابدیان، بخش اندکی از عمارت بزرگ اولو خان
بهرهبردار خانه تاریخی آبشنگ سخنان خود را این گونه ادامه داد: بررسی تصاویر هوایی منطقه در سال ۱۳۳۵ و پس از آن روشن میسازد که خانه صفوی یا آبشنگ امروز را باید بخشی از خانه¬ای بزرگتر و شاخص به نام اولوخان دانست که در عصر صفوی، میان سالهای ۱۶۷۰-۱۶۶۰ م بنا شده است و به لحاظ موقعیت استقرار در قسمت انتهای خیابان خاقانی در محله ایروان قرار داشته است. خانه اصلی از ابتدای حکومت صفویان، در زمان شاه عباس از اولین هسته¬های شکل دهنده محله در جنوب رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان، خانه ای شاخص با ویژگیهای تاریخی، معماری و فرهنگی منحصر به فردی بوده است.
وی تاکید کرد: خانه اصلی(خانه اولوخان) که خانه صفوی امروز بخشی از آن بوده، بسیار با شکوه و مجلل با تالارهای زیبای گچبری شده همراه با نقاشیهای فراوان بوده است. درب ورودی خانه دارای دو سکو بزرگ بوده که در اکثر خانه¬های ارامنه وجود داشته است. پس از ورود هشتی بزرگ نقش تقسیم کننده فضا را داشته، فضایی دارای چهار سکو در اطرافش . پس از گذر از هشتی، دو دالان طویل هدایت مخاطب را به خانه دنبال نموده که یکی از دالانها به خانه صفوی رسیده، که خوشبختانه پابرجاست و دالان دیگر که امروز اثری از آن نیست، فضای ارتباطی به بخش دیگر خانه بوده است.
این مهندس معمار ادامه داد: در قسمت اصلی خانه ایوانی بزرگ با دو ستون چوبی وجود داشته که در عصر صفوی بسیار رایج بوده است. اتاق¬های مجاور در اطراف ایوان نیز با چوب تزیین شده بودند. در تالار جلویی، کتیبه ای با آب طلا به زبان ارمنی در چهار طرف دیوارهای تالار قرار داشته است.
قانعی افزود: تمام دیوارهای این تالار گچبری بوده و به نقاشیهای دسته گل، آهو و پرندگان از جمله عقاب مزین بوده است. پشت این تالار، حوضخانه¬ای با تزئینات کاشیکاری و آینهکاری قرار داشته است. کنار تالار، و سمت چپ دالان اتاقی بزرگ حدود شصت متر مربع قرار داشته که تمام تزیینات آن چوبی بوده است و به آن تنبی میگفتهاند دورتا دور حیاط با اتاقهای زیادی احاطه شده بوده است، همچنین بالا خانهای هم در این خانه وجود داشته که با دستگاه پله ای دسترسی به آن میسر میشده است. نکته دیگر وجود پنجره های مشبک چوبی و رنگی است، که شواهد آن در خانه صفوی نیز موجود است. از جمله فضاهای خدماتی خانه میتوان به آشپزخانه ای بزرگ، اصطبل و طویله اشاره کرد.
رویش حیات از دل زوال
قانعی اضافه کرد: بر همین اساس به عنوان معماران و شهرسازان دغدغهمند، با هدف حفظ بافت و مقابله با این فرهنگ غلط و ایجاد یک پایگاه فرهنگی به شناسایی یکی از واحدهای واجد ارزش تاریخی که از اصلیترین خانههای هسته شکلگیری محله جلفا بود شد. خانهای با قدمت ۴۰۰ سال که از این تفکر غالب مصون نمانده و به ويرانهای تبديل گشته بود.
این فعال بناهای تاریخی ادامه داد: هدف اصلی از مرمت این بنا، نه حفاظت تک بنا بلکه حفاظت از هویت بناهایی از این دست بود که جای خود را به بناهای معاصر میدهند به گونهای که بنا تاریخ محله خود را روایت کند و بستری برای تعاملات اجتماعی فراهم آورد. بدینگونه این رویداد بزرگ آغاز شد.
او خاطر نشان کرد: شیوه حفاظت و احیای این بنا صرفا احیای ارزشهای تاریخی نبوده، بلکه توجه به ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و زيبايی و مردمشناختی، همزمان مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس اعطاي عملكرد جديد و انطباق فعاليتهای انسانی با كالبد معماری در قالب يك كاربری تعريف شده، طراحان را بر آن داشت که از همان ابتدا روند تکاملی احیای خانه را به صورتی تعاملی با مخاطبان پیش ببرند. از این رو فعالیت این مجموعه را موزه معماری و خلاقیت تعریف نمودیم و فرایندهای اجرایی و مرمت را به نوعی، بخشی از فعالیتهای موزه قلمداد کردیم.
دستاوردهای خانه آبشنگ
قانعی با اشاره به استقبال مردم و جامعه هنری اصفهان از این بنا، خبر داد: برگزاری بیش از ۳۵۰ نمایشگاه، برگزاری بیش از ۱۰۰۰ نشست فرهنگی و هنری، برگزاری بیش از ۲۰۰ ورک شاپ تخصصی، میزبانی از بیش از ۱۰۰۰ هنرمند، نمایش بیش از ۲۰۰۰ اثر هنری و کسب عنوان برترین موزه سال در سالهای ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ تنها بخشی از دستاوردهای این بناست.
لازم به ذکر است این جلسه بخشی از سلسله نشستهای ققنوس ایران فرهنگی است که با مشارکت صندوق توسعه و احیا و پژوهشگاه میراث فرهنگی برگزار میشود و طرحهای برتر مرمت، بهرهبرداری و صنایع دستی در گستره ایران فرهنگی را بررسی و جایزه فراملی ققنوس در این سه رشته را به طرحهای برتر، اهدا میکند.